عضو هیأت انتخاب مستند سیوچهارمین جشنواره فیلم کوتاه تهران بر این اعتقاد است که در ساخت فیلم مستند فاجعه سادهاندیشی حاکم است.
به گزارش ستاد خبری سیوچهارمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران، سودابه مجاوری، عضو هیأت انتخاب بخش مستند این دوره جشنواره یادداشتی را در اختیار روزنامه اعتماد قرار داده است. متن این یادداشت به شرح زیر است:
«سینمای مستند ما امروز دچار آسیبهای فراوانی است که باید به آن پرداخته شود. ما در یک روند نامیمون شاهد نوعی فاجعه سادهاندیشی در ساخت فیلم مستند هستیم. در بیشتر آثار مستندی که در کل این بدنه خلق میشود، ایده خاص روایت یا یک نگاه زنده دیده نمیشود و متاسفانه برخوردها در ساخت فیلم مستند به برخوردهایی گزارشی و این نگاه به نگاه غالب در مستندسازی ایران تبدیل شده است.
فیلمهای مستند ما امروز حاوی اولیهترین و سادهترین موضوعاتی است که مستندساز همه افراد را برابر دوربین قرار میدهد و فیلمساز فارغ از هر نوع خلاقیت تنها و تنها به ساخت فیلمهای گفتوگومحور بسنده میکند.
این نگاه غالب به راستی خودش را در جشنوارههایی نظیر جشنواره فیلم کوتاه تهران نشان میدهد و امروز ما با یک نگاه کلی فارغ از هرگونه خلاقیت مواجه هستیم. شاید یکی از دلایل این اتفاق سیر نزولی حمایتهای دولتی بوده است. بودجههای این بخش بودجههای بسیار اندکی هستند و به نظر میرسد بسیاری از فیلمسازان با این بودجههای اندک نمیتوانند دیدگاههای خودشان را ارایه کنند.
به همین دلیل است که برای ساخت راحتتر یک اثر فیلمسازان و مستندسازان ما به نخستین و سادهترین موضوعات دست میاندازند و کار خود را پیش میبرند و بقیه فیلم خود را هم با مصاحبههای نه چندان گیرا و تکراری پر میکنند.
جدا از دولت در بخش خصوصی نیز الگو یا آموزش صحیحی وجود ندارد و به دلیل عدم شناخت از انواع فیلم مستند ما با فیلمهای متنوعی رو به رو نیستیم و فیلمسازان ما به سوی سادهاندیشی حرکت میکنند.
امروز مستندسازان برای گیرایی فیلم خود به سمت سوژهها و شخصیتهای جذاب میروند و بار دراماتیک اثر را بر دوش این سوژهها و شخصیتها میاندازند در حالی که فیلم مستند آن جایی صحیح عمل کرده که نگاه یا بستر جدیدی را پیرامون سوژه خود باز کند. اما در فیلمهای مستند، ما تنها به بازتعریف پدیدهها بسنده میکنیم. از این بابت بیشتر فیلمهای مستند به خصوص مستند کوتاه بدل یکدیگر هستند و وقایع به خودی خود جذابند تا عملکرد کارگردان. البته در جشنواره فیلم کوتاه امسال فیلمهای شاخص و درخشانی وجود دارند که خلاقیت بسیاری در آن بروز کرده و فیلمساز با پشتوانه تهیهکننده خصوصی توانسته سوژه خود را بپروراند و مساله خود را شکل بدهد. این نو بودن چنان به چشم میآمد که ما احساس میکردیم با نوع دیگری از تجربه مواجهیم و کیفیت و تکنیک هر دو قابل اعتنا هستند. تردید ندارم این نوسان نامتعادل به دلیل عدم آموزش صحیح در این حوزه است. در نبود این نوع آموزشها و نداشتن نوعی تقسیمبندی صحیح در نوع مستند در ایران امروزه کارگاههای آموزشی برپا میشوند که توان کشیدن بار آموزشی را ندارند و افرادی که به مستندسازی به خصوص در شهرستانها علاقهمندند با حضور در این کارگاهها به این نگاه ساده گرایش پیدا میکنند.
شاید جشنوارههایی چون فیلم کوتاه بتوانند بار این ضعف آموزشی را به دوش بکشند. انتخاب فیلم برای نمایش در جشنواره، یک وظیفه سنگین برای هیات انتخاب است. وقتی در جشنوارهها هیات انتخاب با حساسیت بیشتری به انتخاب فیلمها دست بزند، میتوان الگوهای مناسبی را ارایه داد که خود بستری آموزشی داشته باشند؛ الگوهایی که در سالهای گذشته برای ما نیز اتفاق افتاده است.»