سیامک گلشیری: آشنایی کارگردانان با ادبیات در موفقیت آنان موثر است

سیامک گلشیری: آشنایی کارگردانان با ادبیات در موفقیت آنان موثر است

 

یک نویسنده گفت: برخی از کارگردانان به دلیل آشنایی با ادبیات می‌توانند در کارگردانی نیز موفق باشند. این مهم است که کارگردان نکته جدیدی به اثر اضافه کند.

سیامک گلشیری، نویسنده در گفت‌وگو با ستاد خبری جشنواره فیلم کوتاه تهران گفت:‌ مقوله اقتباس در سینما اهمیت بسیاری دارد. فکر می‌کنم برای یک کارگردانان بسیار مهم است که ادبیات بداند و با ادبیات آشنایی داشته باشد چرا که هسته اصلی سینما، فیلمنامه بوده و فیلم براساس آن ساخته می‌شود. نویسنده باید به مقوله تحول در شخصیت آشنا باشد و این تنها در ادبیات اتفاق می‌افتد. یک فیلمساز نیز باید به مقوله شخصیت‌پردازی و صحنه‌پردازی در داستان آشنا باشد. 

او افزود:‌ فکر می‌کنم داستان‌های کوتاه این قابلیت را دارند که به فیلم کوتاه تبدیل شوند. به خصوص وقتی داستان تصویری باشد. مثلا داستان کوتاهی مثل داستان مردگان از جیمز جویس احتیاج به این دارد که یک فیلم بلند بر اساس آن ساخته شود. ما در ادبیات خودمان داستان‌های کوتاه قابل توجهی داریم که قابلیت فیلم شدن دارند. داستان‌هایی از نویسندگانی مانند صادق هدایت، بزرگ علوی، محمدعلی جمالزاده و صادق چوبک گرفته تا داستان نویسانی که اکنون می نویسند. این قبیل نویسندگان بسیار هستند. گاهی داستان‌های خوبی داریم که بر اساس آن فیلم ساخته نمی شود فکر می کنم این جشنواره می‌تواند آغازگر حرکت بسیار ارزنده ای باشد.

گلشیری با اشاره به تمایل فیلمسازان به مولف بودن تاکید کرد:‌ امروز می‌بینیم که بیشتر کارگردانان تمایل بیشتری برای مولف بودن آثار خود دارند. به نظر می‌رسد که برخی از کارگردانان ما اهمیت کارگردان بودن را در خلق مجدد اثر فراموش کرده‌اند. این مهم است که کارگردان نکته جدیدی به اثر اضافه کند. شاید این کارگردان‌ها فکر می‌کنند مولف بودن چیز دیگری به کارگردان اضافه می‌کند. با این حال زمانی که این نوع فیلم‌ها را می‌بینیم می فهمیم که آن کارگردان چیزی از ادبیات نمی‌دانسته است. 

نویسنده کتاب «شب طولانی» اضافه کرد: امروز داستان‌هایی داریم که حتی بیش از نویسندگان کلاسیک ما قابلیت تبدیل به فیلم شدن دارند. به نظرم هر داستانی قابلیت فیلم شدن دارد ولی برخی از کارها به لحاظ تصویری مناسب تر است و می تواند تبدیل به فیلم شود. می توان کتابی را خواند و هسته آن داستان را گرفت و نویسنده بر اساس آن شروع به شاخ و برگ دادن، کند.

این نویسنده یادآور شد: زمانی یک ناشر به من گفته بود که داستان کوتاهی بر اساس «فیه ما فیه» بنویسم. همان‌طور که می‌دانیم فیه ما فیه تقریرات مولوی است و مواردی است که سر کلاس‌هایش گفته و شاگردانش یادداشت کرده اند و من باید بر اساس این سه یا چهار خط صحنه پردازی و شخصیت‌پردازی می کردم. کسی که ادبیات می داند می تواند بر اساس این چند خط یک داستان درست بنویسد. برخی از کارگردانان به دلیل آشنایی با ادبیات می‌توانند در کارگردانی نیز موفق باشند. البته تبدیل داستان‌های تصویری به فیلم بسیار راحت‌تر است چرا که پر از دیالوگ است. بسیاری از این دیالوگ‌ها را می‌توان استفاده کرد. 

او همچنین اضافه کرد:‌ چیزی که می‌توانم بگویم این است که از این جشنواره بسیار استقبال شده و این باعث خوشحالی است. امیدوارم مقوله اقتباس به سینمای بلند هم راه پیدا کند و کارگردان‌های ما متوجه شوند که چقدر کارگردانی اهمیت دارد و دست از این که بخواهند مولف نیز باشند، بردارند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *